۱۳۸۷ فروردین ۸, پنجشنبه

دوست دارم صدایتان را خاموش کنم جی.کی رولینگ اعتقاد دارد که « یادگاران مرگ » کتاب محبوبش از مجموعه کتاب های هری پاتر است و اعتقاد دارد که درکتاب هفتم به همان پایانی رسیده که از ابتدای نوشتن این مجموعه جادو به آن می اندیشیده است .ازویژگی های مجموعه های هری پاتر وجود خلاقیت بسیار وخیال پردازی در پیشبرد داستان است. در هفتمین کتاب این مجموعه جادو عنصر قابل توجهی است او همچنین افزود :همیشه این جادو ها را دیده است که از طریق علمی غیر قابل توضیح است . رولینگ در گفت وگوی کوتاهی انگیزه های خود ردرباره ی نوشتن هری پاتر عنوان کرده است چه احساسی دارید وقتی می بینید بچه ها کتاب های شما را می خوانند؟ به طور باور نکردنی احساس غرور می کنم. گاهی اوقات از بچه ها می خواهم در گذشته کنجکاوی کنند وبگویند:حدس بزن کی؟ ولی من خود را کنترل می کنم. آیا تا به حال اطلاعات دفترچه تان را چاپ کرده اید ؟خیلی علاقه مندم 150صفحه درباره تاریخچه دمنترورها (دیوانه ساز ها )را بخوانم
چه کسی گفته 150صفحه در مورد تاریخچه دمنترور وجود داشته؟! واقعاً این کار را نکردم. فکر نمی کنم تا به حال اطلاعات دفترچه ام را چاپ کرده باشم
کدام شخضیت را در کتاب های هری پاتر بیشتر دوست دارید؟ وقتی جوان تر بودم مطمئناً هرمیون . ولی مقداری رون وهری را نیز دوست دارم. اگر شما شغلی در دنیای جادو گری داشتید چه شغلی را انتخاب می کرده اید؟ نمی توانم به چیز دیگری به جز نوشتن فکر کنم .خب شاید کتاب های جادوگری می نوشنم اگر هری پاتر یک دختر بود فکر می کنید ماجراجویی هایش متفاوت می شد؟ بله ،فکر می کنم فرق می کرد. تصور می کردم هری از ابتدا پسر بوده، بنابراین هیچ وقت به هریت پاتر فکر نکردم دخترتان دامیک از کتاب ها را دوست دارد؟ فکر کنم جام آتش یا محفل ققنوس باشد .او بیشتر به زد وخورد علاقه دارد
اگر شما قدرت جادویی داشتید به غیر از نوشتن چه چیزی را انتخاب می کردین؟ دوست داشتم پرواز کنم و گاهی اوقات خاموش کردن صدای مردم را. حیوان جادویی مورد علاقه شما چیست؟ مسلم است ققنوس آیا تابه حال رویایی داشتید که در نوشتن هری پاتر کمک کند؟ نه ای کاش داشتم ، اگر چه یک بار رویایی باور نکردنی درباره ی نیکلاس فلمل داشتم. اگر شما می توانستید در زندگی واقعی یک روز را با یکی از شخصیت های داستانی تان می گذراندید کدام را انتخاب می کردید؟ فکر می کنم بیشتر تمایل دارم بیشتر با هری باشم. او را به غذا دعوت می کردم و برای تمام چیز هایی که به او تحمیل کردم عذر خواهی می کنم. آیا فکر می کردید نویسنده کتاب های علمی تخیلی برای کودکان باشید یا اینکه به سمت یک ژانر کاملا متفاوت حرکت می کنید؟ فکر نمی کنم خیلی در زمینه داستان های علمی تخیلی عالی باشم، شما نیاز دارید که بعضی علم ها را بدانید.احتمالا یک زانر کاملا متفاوت است. آیا فکر می کنید فیلم ها به خوبی کتاب ها را منعکس می کنند؟ فکر می کنم آن ها کاملا به کتاب ها وفادار هستند . هاگوارتز کاملا همان چیزی به نظر می رسید که من تصور می کردم.من نظریات زیادی داشتم که مکان های مختلف چه طوری به نظر برسند. وقتی جوان تر بودید چه کتاب هایی را می خواندید؟ هر چیزی کتاب هایی برای بزرگسالاان وبچه ها مشابه بودند. اگر شما یک روز هری پاتر بودید چه می کردید؟ اگر من شخصاً هری پاتر بودم خودم را جایی مخفی می کردم شاید به خاطر این که می دانم چه اتفاقی می افتد
چرا شما تصمیم گرفتید کتابی در باره ی جادوگران بنویسید؟ آن مرا انتخاب کرد..... این عقیده یک دفعه به ذهنم رسید و می دانستم که مجبورم آن را بنویسم
از کدام شخصیت بیشتر از همه متنفرید ؟ فکر می کنم عمو ورنون. چه حسی دارید وقتی بچه ها به شما می گویند از این که ما را وادار به خواندن کردید متشکریم؟ هیچکس ممکن نیست بیشتر از خودممن راضی کند .این عجیب ترین چیز برای شنیدن نیست. چطور شما به نام هایی که در داستانتان است فکر می کنید؟ تمام اسم ها از موجوداتی که به آنها تبدیلمی شوند می آیند . من سرگرمی زیادی با آن ها داشته ام .ورم تیل مشکل ترین آنها بود .خواهرم از موش ها متنفر بودو با دم آنها مشکل داشت و به من یک ایده داد. شما واقعا می دانید چه طور به این اسم ها دست می یابم ،زیرا من نام خدمتکار مادر شما را دزدیدم. اینطور نیست؟ وقتی با من دوست می شوید باید خیلی مواظب باشید زیرا ممکن است نام شما در کتابم بیاید و اگر مرا اذیت بکنید ممکن است به عنوان یک شخصیت زشت وبد در کتابم بیایید. آیا کتاب دیگری غیر از هری پاتر نوشته اید؟ نه ،موارد دیگری که چاپ نشده اند نوشته ام ، به شما قول می دهم که اتفاق مهمی در جهان نیفتاده و چیزی را از دست ندادید . من دربارهی موضوعات مختلفی نوشتم ولی هیچ کدام چاپ نشدند . شاید بعضی از آنها روزی چاپ شوند ،نمی دانم . بعضی آثار ناتمام دارم که دوست دارم آنها را تمام بکنم ،ولی نمی دانم که آیا چاپ می شوند؟ در میان شخصیت های فراوانی که در کتاب های شما وجود دارند کدامیک به شخصیت شما نزدیک تراست؟ نظریه ای وجود دارد که هر شخصیتی در واقع گسترش یافته یشخصیت نویسنده است که مرا یکی از مزاحم ترین و آزاردهنده ترین افراد ساخته ، نمی دانم که چند تا شخصیت در کتابم هست، ولی فکر کنم حدود دویست شخصیت باشند. بنابراین من واقعا مشکل دارم وقتی جوان تر بودم هرمیون به من شباهت داشت .او اغراق شده دورهی جوانی من است هری مقداری شبیه من است .اگر شما هری ،ران ،هرمیون و...را در کنار هم قرار دهید من نوشتن را آسان می بینم و فکر می کنم آنها قسمتی مختلفی از شخصیت مرا نشان بدهند. اگر شما شخصیتی مانند دورلس آمبریج را ببینید می فهمید که او اصلا شبیه من نیست. بلکه او یک زن وحشتناک است.